تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود
مسجود ملائک که شد آدم ز علی شد
آدم چو یکی قبله ی مسجود علی بود
آن عارف ساجد که خاک درش از قدر
برکنگره ی عرش بیفزود علی بود
هم اوّل و هم آخر و هم ظاهر وباطن
هم عابد هم معبد و معبود علی بود
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
آن کاشف قرآن که خدادر همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود
آن قلعه گشایی که در از قلعه ی خیبر
برکند و به یک حمله و بگشود علی بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8